پيام دوستان
+
بايرام يئلي چارداخلاري ييخاندا
نوروز گولي قار چيچگي چيخاندا
آغ بولوتلار کوينکلرين سيخاندا
بيزدن ده بير ياد ايليه ن ساغ اولسون
دردلريميز قوي ديکلسون داغ اولسون
استاد شهـ ـريار
++++++
اين گل اواخر اسفند و دم دماي بهار در مياد لابلاي برفا توي کوهستان
ما بهش ميگيم نـوروز گولي يا همون گل نوروز
که نويد آمدن بهار رو ميده
نوروز گولي قار چيچگي چيخاندا
آغ بولوتلار کوينکلرين سيخاندا
بيزدن ده بير ياد ايليه ن ساغ اولسون
دردلريميز قوي ديکلسون داغ اولسون
استاد شهـ ـريار
++++++
اين گل اواخر اسفند و دم دماي بهار در مياد لابلاي برفا توي کوهستان
ما بهش ميگيم نـوروز گولي يا همون گل نوروز
که نويد آمدن بهار رو ميده

هما بانو
58 دقيقه قبل
در انتظار آفتاب
ترجمه منظوم شعر استاد: چون چارتاق را فِکنَد باد نوبهار/نوروزگُلي و قارچيچگي گردد آشکار/بفشارد ابر پيرهن خود به مَرغزار
در انتظار آفتاب
/از ما هر آنکه ياد کند بي گزند باد/گو : درد ما چو کوه بزرگ و بلند باد.
پيام رهايي
وقتي که ابرهاي سفيد بارانزا، پيراهن سپيدشان را ميفشارند و باران هديه ميکنند...هرکس که از ما ياد کند، زنده باشد..بگذاريد سخن گفته شود، بگذاريد دردها آرامآرام روي هم انباشته شوند، همچون کوهي از اندوه...
هما بانو
چه فيد قشنگي و چه عکس دلبري
+
روزها وساعات مي آيند، سال 1403 به گام هاي پاياني ميرسد، نميدانم ،فروغي وشوري که در من نيست ولي اندوهي در من است، عصياني خاموش، گاه سر در گريبانم، گاه دستي ميگيرم که آن دست به آسمان بلند شود دعايي کند تا اين غم به مدد ايزد کاسته شود، من مسافر کدام قطارم نميدانم، کاش دوباره متولد شوم
هما بانو
12:55 عصر
زيبا وعالي، من مسافر کدام قطارم نمي دانم،کاش دوباره متولد شوم،کاش عقربه هاي زمان مي ايستاد ومن اندکي درنگ مي کردم تا قبل از گذشته شدن حال،حالي تازه مي کردم ودرحال مي زيستم،چرا که اين قطاررا ايستايي نيست،فقط بايد ازحال لذت برد به قول خيام چون عاقبت کارجهان نيستي است،انگارکه نيستي چوهستي خوش باش.
+
مَن کجا باران کجا ،باران کجا
و راه بي پايان کجا، آه اين دل دل زدن تا منزل جانان کجا، آه اي دل هرچه کويت دور تر دل تنگ تر مشتاق تر..... شب ها و روزهاي مهمي در پيش است ما را از دعاي خير خود فراموش نکنيد عزيزان همراه .
التماس دعا
و راه بي پايان کجا، آه اين دل دل زدن تا منزل جانان کجا، آه اي دل هرچه کويت دور تر دل تنگ تر مشتاق تر..... شب ها و روزهاي مهمي در پيش است ما را از دعاي خير خود فراموش نکنيد عزيزان همراه .
التماس دعا
هما بانو
12:55 عصر
خانم دکتر ما بسي محتاجيم،مارا به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحرخيز که صاحب نفسانند.......زيبايي اين قصه از آغاز تو بودي
من خاک نشين بودم و پرواز تو بودي
عشق آمد و آماده ي رنج سفرم کرد
هر سو که دويدم به تو نزديکترم کرد
+
سلام خوبي نيامده نخ بسته ام به انگشتم بشمارم هر که را که در گوشي همراه سالهاست به جناب، وبانو تنها ميشناسم. سلام نيشخندت هم بر من زيباست چون تو خود ميداني گاه تظاهر به دوستي خود حال خوب دل است، گاه تو فرياد زني نوروز وانطرف تر يکي نرم نرم بگويد آمد ه خوبي، شادي، سلامتي..... دنيايي داريم..نه؟؟؟ . سلامم را چه آرام پاسخ ميگويي ، غريبه نيستي آمدي،کوچه پاستور، پلاک تنهايي زنگ اول منتظرم....
هما بانو
12:53 عصر
+
چه شرح دهم ز دلتنگي بسيار ...
خيال پراکنده تو چه مي کند به دلم
خيال پراکنده تو چه مي کند به دلم
هما بانو
12:53 عصر
چگونه سر کند دلي که مانده درخيال تو،عجب غريبه شد دلي که بوده آشناي تو....بانوي بزرگوارپارسي غم ازدلتان دورباد
@جوادتبريزي @};غم عجين انسان است استاد، که اگر نبود شادي بي معنا بود. کاش توان وتحمل انسانها با بينش اين غم همسو شود
+
خدايا قدر دان توام براى تمام شادي ها، براى تمام اشکها، غم ها، مرحم ها، تسکين هايت براي درس هاى زندگيت
براي مددي که بي منت بر من ارزاني داشتي... سپاسگزار توام.
خدايا چشممان را به شکوفه هاي بهار روشن کن . باور کنيم که پايان تمام اندوه هاي ما مانندبهار ميرسد.. خدايا به مردم ما چشماني روشن به ديدار رنگين کمان محبتت، عطا فرما، بينشي به وسعت پهناوري جهان..
براي مددي که بي منت بر من ارزاني داشتي... سپاسگزار توام.
خدايا چشممان را به شکوفه هاي بهار روشن کن . باور کنيم که پايان تمام اندوه هاي ما مانندبهار ميرسد.. خدايا به مردم ما چشماني روشن به ديدار رنگين کمان محبتت، عطا فرما، بينشي به وسعت پهناوري جهان..
هما بانو
12:53 عصر
+
بهار، آغاز رويش است؛
نه فقط براي آنکه در آغاز مسير است،
بلکه براي هر جوياي حيات که فرصتش به تاراج زمستان سوخته و اکنون، در تمناي رويشي دوباره است.
باز ريشه دواندن،
باز باليدن،
برگ و بار آوردن.
گوارايتان بازشکوفايي و بازرويش.
روزهايتان، پر روزي و اوقاتتان پربرکت باد.
نه فقط براي آنکه در آغاز مسير است،
بلکه براي هر جوياي حيات که فرصتش به تاراج زمستان سوخته و اکنون، در تمناي رويشي دوباره است.
باز ريشه دواندن،
باز باليدن،
برگ و بار آوردن.
گوارايتان بازشکوفايي و بازرويش.
روزهايتان، پر روزي و اوقاتتان پربرکت باد.

هما بانو
12:53 عصر
+
سلام ودرود همراهان هميشه سبز آرزو ميکنم دراين ساعات پاياني
که زايش زمين وزمان در کيهان به جنبش درآمده است ومن صداي طوفاني همراه با بيم واميد مادر ايران زمين را مي شنوم که از دل تاريح اميد وروشنايي را فرياد مي زند تا دوباره زمين سرد سبز شود ومام وطن آرام گيرد ودعا مي کنم براي شما همواره نور بودن را وشادي را دردل داشتن واميد به فرداي بهتر آمين
که زايش زمين وزمان در کيهان به جنبش درآمده است ومن صداي طوفاني همراه با بيم واميد مادر ايران زمين را مي شنوم که از دل تاريح اميد وروشنايي را فرياد مي زند تا دوباره زمين سرد سبز شود ومام وطن آرام گيرد ودعا مي کنم براي شما همواره نور بودن را وشادي را دردل داشتن واميد به فرداي بهتر آمين
هما بانو
12:47 عصر
+
بر ما دلت نسوخت، ندانم چرا نسوخت. ما را دلت نخواست، ندانم چرا نخواست
انديشه نگار
ديروز 12:29 صبح
+
زندگي درسهاي زيادي به من داد1:اول اينکه عاشق به معناي اخص جمله ممکن نخواهد بود مگر اينکه معشوق پيشتر دريچه قلب خويش را به هواخواهي پيشتر بگشايد و عاشق را در وجود خود جاري باقي کند.2:تنهايي زاده يک ذهن بيمار و غرق شده در جهل است و چاره اش جزلبيک گفتن به نداي ادعوني قد استجب لکم جاري شده از لسان ولي الله حي و قائم تو باشد. و به جاي سرگرداني در جهل به او و خدايش و خداي تو پناه ببر.درسي بود پرهزينه

mariii
ديروز 11:34 عصر
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید